استفتاء از محضر درایدن

"…In the first rank of these did Bonnie stand;

A girl so various, that she seemed to be

Not one, but all mankind's epitome:

Stiff in opinions, always in the wrong;

Was everything by starts, and nothing long…"

 

به آقای درایدن گفتم: « منظورتون که من نبودم؟»

آن حضرت عینکش را جابجا نمود و گفت: « اوه، نه بانی جان، معلومه که نه!»

 

نظرات 4 + ارسال نظر
فرزاد یکشنبه 13 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 03:28 ب.ظ http://www.faanoos.blogsky.com

وبلاگ جالب و زیبایی!
به منهم سر بزن.

رها دوشنبه 14 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 05:52 ق.ظ http://radiocity.blogfa.com/

:)

ازموسیس دوشنبه 14 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 06:46 ق.ظ

من درست متوجه نشدم که آیا اینجا هم به شیوه‌ی دکتر جکیل و آقای هاید اداره می‌شود یا چی ؟

نوید دوشنبه 14 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 02:21 ب.ظ http://bottles.blogsky.com

تا جایی که یادم می آد گفتم از نقد خوشم می آد به هر زبونی. اگه معنی این جمله اونیه که تو برام نوشتی (می فهمم که تو از نوشته م خوش ت اومده) من هیچ طوره نمی تونم باهات ارتباط برقرار کنم. اون قدر برام عجیبه این نتیجه گیری ت که دارم به خیلی چیزا شک می کنم رفیق. مگه این که بخوای منو دست بندازی که این یه بحث دیگه س. من دنبال fans نیستم که برام به به و چه چه کنن. دنبال یه نظرم که بیاد کارمو تحلیل کنه. هم منطقی و هم احساسی. منظورم از هر زبونی هم این بود که با فحش هم بگه ولی حرفاش درست باشه و ضعفمو نشون بده خوشحال می شم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد