رازها و دروغ ها

چالش زیست محیطی...؟

من شدیدا به این مساله اعتقاد دارم که استعداد مثه یه چشمه س، وهر چشمه یی یه روزی بالاخره خشک میشه...؛

آه، آبهای زیر زمینی را در یابید!

بانی یکشنبه 15 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 01:54 ق.ظ

نظرات 4 + ارسال نظر

نوید یکشنبه 15 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 09:51 ق.ظ http://bottles.blogsky.com

باید با یه جادوگر با چوب دو سر صحبت کنم. هزینه ش چقدره؟

نوید یکشنبه 15 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 09:51 ق.ظ

نوید یکشنبه 15 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 10:01 ق.ظ http://bottles.blogsky.com

درباره ی جوابی که تو پست قبلی به م دادی چند نکته به ذهن م رسید. من ترجیح می دم تو وبلاگایی برم که آدماش انگیزه برای به تر شدن دارن. نه تو وبلاگ آدمایی که می دونن خوب ن و حرکت نمی کنن و نه تو وبلاگ آدمایی که نمی دونن افتضاحن و هر چی هم بگی راه خودشونو می رن. به نظر من تو هم باید از این مخاطبا پیدا کنی که باهات بیان بالا و تو هم باهاشون حرکت کنی. من لینکام خیلی کمه ولی مطالب همه رو می خونم حتی ممکنه چند بار بخونم و هم بیش تر استفاده می کنم و هم نظری که می دم می تونه به تر باشه. ممکنه تو این مخاطبا کسایی از تو ضعیف تر باشن ولی جالب نیست ببینی تلاش می کنن دارن به تر می شن تا این که بحث ها تو یه گروه محدود باشه که چیزی به جمع اضافه نشه و مثل حرف بلغور کنن؟ این پیشنهاد من بود.
در مورد این که تبادل اطلاعات بشه، مهم تر از تبادل انتقاله. ممکنه ته ش چیزی دستتو نگیره ولی به بقیه چیزی برسه (که البته چیزی دستتو می گیره). من از جمع هایی که همه مثل هم بودیم اومدم بیرون. فاجعه ییه. یه جور تخلیه انرژیه. چون همه چیزایی رو می گن که همه می دونن و کسایی که می خوان بگن فقط می خوان چیزی گفته باشن. زیاد حرف زدم. بقیه ش باشه واسه بعد. راستی این پستمو بخون. خوشحال می شم تو هم بیای تو گروه.